‌استودیو انتخابات در مسیر باد
‌استودیو انتخابات در مسیر باد
آن چه که مانع توسعه یافتگی لرستان در مقابل استان های کویر نشین یا مناطقی چون اصفهان ،آذربایجان ،استان های شمالی و... شده است : عدم وجود پیشینه ی مدنی و رجال ملی و کشوری ،نبود شهروندانِ مطالبه گر یا کنشگران اجتماعی -سیاسی در توده های مردم ،فقدان نهادهای مدنی ، ضعف و ناکارآمدی حوزه های رسانه ای و تنزل حوزه فعالیت آن تاسطح چاپ آگهی های تبلیغاتی و بازگویه کنندگان خبره است.

به گزارش روشنا نیوز، مظفر امیدی نویسنده و پژوهشگر مسایل اجتماعی طی یادداشتی گفت: اگر گذری بر سیر و تاریخ انتخابات در لرستان داشته باشیم تاریخ حضور عمومی و رسمی مردم در پای صندوق های اخذ رای به کم تر از ۵۰ سال می رسد ؛در حالی که انتخاب و انتخابات در غرب پیشینه ای بیش از ۲۵۰۰ سال دارد و به قول کارل پوپر : دموکراسی مهمترین انقلاب و تحول بشری طی ۲۵ قرن است که دوران کودکی خود را می گذراند؛ باز اگر در جغرافیای ایران سیری بر پیشینه ی انتخابات داشته باشیم ، متوجه خواهیم شد که لرستان با تاخیر چندین دهه (۵ دهه) در وادی انتخاب و انتخابات گام نهاده است ؛”به نوعی می توان آن را چون جنینی که در رحم اجاره ای کاشته شده تلقی نمود که هربار سقط می شود”زیرا شرایط و محیط اجتماعی، سازگاری مناسب با رشد و بلوغ آن را ندارد”
و اما سئوال اساسی این است :در استان محرومی که اقتصادِ ضعیف خانوارهای آن بر محور کشاورزی و دامپروری” که عمدتا به روش های سنتی” ،در بُعد فرهنگی کاملا پایدار به ارزش ها و هنجارهای قومی ،قبیله ای ،طایفه ای و تحت تاثیر تعصبات … و در حوزه ی سیاسی فاقد پیشینه ی مشخص در تحولات سیاسی -اجتماعی یک صدساله اخیر《انقلاب مشروطه ،انقلاب ۵۷ ،ایران بین دو انقلاب 》 می باشد چه میزان انتظاراتی را باید داشته باشیم ؟نگاه سطحی و غیرعلمی تئوری پردازان ،تحلیلگران ، مجریان ، کارگردانان و تهیه کنندگان《 استودیو انتخابات 》 در فصل خزان سیاسی و یخبندان زمستان تاریک و سرد اندیشه ی تمامیت خواهی گواه این حقیقت است که برنامه فوق در مسیر باد و برداشت طوفان حرکت می کند؛ تحلیل های ناقص و سطحی ،تک بعدی ،جهت دار و یکسو نگرانه با بُرشی بر یک دوره از دوازده دوره ی( چهارساله )در انتخابات های مهندسی شده در ادوار تاریخی تحت نفوذ کانون های ثروت و قدرت را نمی توان بدون توجه به مباحث روان شناسی اجتماعی ؛جامعه شناختی و اثرگذاری دیدگاههای سیاسی و ساختارهای قدرت متمرکز بالا تا پایین در حوزه های جغرافیایی را تحلیل و آسیب شناسی کرد!
با نگاهی گذرا بر نمایندگان ادوار در لرستان کاملا می توان چنین نتیجه گیری نمود که هیچ گونه تفاوتی میان وکلا و نمایندگان مجلس با شهروندان عادی نبوده و نیست !اگر منصفانه قضاوت کنیم وکلای استان ما طی ۱۱ دوره ی گذشته در دو گروه قرار گرفته اند :گروه اول کسانی بودند که عمده ی تلاش آنان این بوده تا ارادت و تعلق خاطر و” رعیتِ دولت بودن خود” را به اثبات برسانند و جای پای خویش را در حوزه قدرت مستحکم کنند و گروه دوم: افرادی بودند که از بد حادثه مغایر دیدگاههای دولتِ وقت انتخاب می شدند و این بخت برگشته ها حتی” توان رعایت بهداشت کلامی “در تریبون خانه ی ملت را نداشتند و باید
آنان را فرصت سوزان سرزمین سوخته ی لرستان نام برد!
آن چه که مانع توسعه یافتگی لرستان در مقابل استان های کویر نشین یا مناطقی چون اصفهان ،آذربایجان ،استان های شمالی و… شده است : عدم وجود پیشینه ی مدنی و رجال ملی و کشوری ،نبود شهروندانِ مطالبه گر یا کنشگران اجتماعی -سیاسی در توده های مردم ،فقدان نهادهای مدنی ، ضعف و ناکارآمدی حوزه های رسانه ای و تنزل حوزه فعالیت آن تاسطح چاپ آگهی های تبلیغاتی و بازگویه کنندگان خبرهای تکراری و ……. ، بر این اساس تحلیل و تفسیر های میهمانان و تهیه کنندگان این برنامه و نتیجه گیری از چینش مقدمه های باطل چون : تاکید بر فرد محوری وکلا (ابر مرد بودن) ،تکرار ادوار نمایندگی (چرخه ی باطل ) و یا تاکید بر داشتن “قدرت لابی گری ” در مجلسی که در راس امور نیست نوعی باژگونه و وارونه نشان دادن حقیقت از جانب تهیه کنندگان این برنامه می باشد که می توان آن را مصداق حرکت در مسیر باد و برداشت …… تلقی نمود.